تهیه وتنظیم از : تنها

تهیه وتنظیم از : تنها

رسانه‌های رسمی چین اعلام کردند که یک پسر هشت ساله به نوعی وضعیت نادر مبتلاست که باعث شده تا موهایی در یک طرف صورتش رشد کند.

 

به گزارش ایسنا، این پسر هشت ساله که «آن گی» نام دارد اهل منطقه «دهوئی» در استان «جیلین» چین است. این پسر بچه از زمان تولد با مشکل رویش موهای زائد در یکطرف صورتش مواجه بوده است، اما هر چه بزرگتر می‌شود رشد موهایش هم زیاد می‌شود.

 

 

 

پدر این پسربچه هشت ساله زمانی که وی چهار سال بیشتر نداشت در گذشت و مادرش هم به بیماری صرع مبتلاست و در واقع از لحاظ روانی نامتعادل است، به طوری که این کودک هم‌اکنون توسط پدر و مادربزرگش نگهداری می‌شود. به گزارش ایسنا، براساس گزارش شبکه خبری بی‌بی‌سی، پزشکان چینی تلاش فراوان برای بهبودی و درمان این پسربچه هشت ساله به خرج دادند، اما تاکنون بهبودی صورت نگرفته است.

 

دو میمون روی شاخه درختی نشسته بودند و به غروب خورشید نگاه میکردند.
یکی از دیگری پرسید: چرا هنگام غروب رنگ آسمان تغییر میکند؟
...میمون دوم گفت: اگر بخواهیم همه چیز را توضیح بدهیم، مجالی برای زندگی نمی ماند. گاهی اوقات باید بدون توضیح از واقعیتی که در اطرافت میبینی، لذت ببری.
میمون اول با ناراحتی گفت: تو فقط به دنبال لذت زندگی هستی و هیچ وقت نمی خواهی واقعیتها را با منطق بیان کنی.

در همین حال هزار پایی از کنار آنها میگذشت.

میمون اول با دیدن هزار پا از او پرسید: هزار پا، تو چگونه این همه پا را با هماهنگی حرکت میدهی؟
هزارپا جواب داد: تا به امروز راجع به این موضوع فکر نکرده ام.
میمون دوم گفت: خوب فکر کن چون این میمون راجع به همه چیز توضیح منطقی میخواهد.

هزار پا نگاهی به پاهایش کرد و خواست توضیحی بدهد:
خوب اول این پا را حرکت میدهم، نه، نه. شاید اول این یکی را. باید اول بدنم را بچرخانم، ...
هزار پا مدتی سعی کرد تا توضیح مناسبی برای حرکت دادن پاهایش بیان کند.
ولی هرچه بیشتر سعی میکرد، ناموفقتر بود. پس با ناامیدی سعی کرد به راه خودش ادامه دهد، ولی متوجه شد که نمیتواند.
با ناراحتی گفت: ببین چه بلایی به سرم آوردید. آنقدر سعی کردم چگونگی حرکتم را توضیح دهم که راه رفتن یادم رفت.
میمون دوم به اولی گفت: میبینی! وقتی سعی میکنی همه چیز را توضیح دهی اینطور میشود.

پس دوباره به غروب آفتاب خیره شد تا از آن لذت ببرد.

                                                     تهیه وتنظیم :از تنها

13 قانون مهم زندگی

قانون اول _ بدنتون رو گرامی بدارید. تا خودتون رو دوست نداشته باشید کائنات چیزی به شما نمی دهند.

قانون دوم _ اگر خود شما ذهنتون رو کنترل نکنید، دیگری اون رو کنترل خواهد کرد! مثلا" وقتی که شما نمی تونین ذهنتون رو کنترل کنید و وجودتون از نفرت انباشته میشه ، در این زمان دیگری داره ذهن شما رو کنترل می کنه.پس هر وقت کنترل ذهنت دست خودت نباشه حتما" دست کس دیگریست.

قانون سوم _ به خودتون بگید در زندگی گذشته ی من ، چیزی به نام اشتباه وجود نداره! پس خودتون رو برای هر کاری که کردین ببخشین و حالا فقط به چشم یک تجربه بهش نگاه کنین.

قانون چهارم _ درسهای زندگی ما اونقدر تکرار میشن تا اونها رو بیاموزیم. پس تا نیمه ی تاریک رو نشناسیم نمی تونیم جلوی تکرار شدن اونها رو بگیریم. اگه روی نیمه ی تاریک کار کردین اما هنوز حوادثی دارن تکرار میشن پس هنوز چیزهایی در نیمه ی تاریک هست که کشفش نکردین.

قانون پنجم _ همه چیز از درون خود ما شروع میشه و به بیرون می ره ( عشق، نفرت و ...) پس وقتی چیزی در محیط بیرون آزارتون می ده باید درون خودتون رو بررسی کنین و دست از قضاوت کردن دائمی دیگران بردارید.

قانون ششم ـ هر چیزی که بر ما واقع میشه و برای ما رخ می ده، بازتاب مستقیم اندیشه های ماست. تو همانی که می اندیشی. هر چیزی که امروز هستین بازتاب اندیشه های دیروزتونه و هر چیزی که فردا می شین بازتاب اندیشه های امروزتونه.

قانون هفتم _ کنترل زندگی خودتون رو با کنترل باورهای خودتون در دست بگیرید. یعنی چون باور ما قدرت خلق کنندگی داره پس اگر باورهامون رو ببینیم و کنترل کنیم، زندگیمون رو کنترل و هدایت کرده ایم. وقتی از سر صبح به این فکر می کنین که امروز حتما" روز بدیه انتظار نداشته باشین که همه چیز خوب پیش بره!

قانون هشتم _ قوانین زندگی از بدو تولد در وجود ماست. ما فقط با این درسها داریم اونها رو دوباره به یاد می آریم. پس اون دوستانی که دچار انواع و اقسام مشکلات و بیماریها هستند به یاد بیارن که سلامت دنیا اومده اند و در بدو تولد هیچ مشکلی نداشته اند و باید به سراغ فکرهاشون برن . مخصوصا" اونها که بیماری جسمی دارن به این فکر کنند که هیچ آدمی بیمار نمیشه مگه اینکه اول فکرش بیمار میشه و هیچ آدمی درمان نمیشه مگر اینکه اول فکرش درمان بشه.

قانون نهم _ انتخاب چگونه زندگی کردن صد در صد با خود ماست! یادتون نره! نه حتی نود و نه درصد! دقیقا" صد در صد! به همین دلیله که خدا عادله.)

قانون دهم _ جایی بهتر از این جا و زمانی بهتر از اکنون وجود نداره! تو در نهایت کمالی در همین لحظه و هم اکنون! چون تو در هر زمان به بهترین کاری که در اون موقع از دستت بر می اومده مشغول بودی و در این زمان هم همین طور! پس حالا در لحظه ی ابدی زندگی کن! تا یاد نگیریم در لحظه ی ابدی زندگی کنیم در هیچ کدوم از تمرینات ذهنی کاملا" موفق نمیشیم چون خیلی چیزها مثل شهود زمانی دریافت میشن که ما در لحظه ی ابدی اکنون هستیم. و خوشبختی واقعی در اثر رضایت از لحظه ی ابدی اکنون به دست می آد نه فقط انجام شدن آرزوها! و این قانونی عجیب اما واقعیست که باید خیلی بهش فکر کنین.

قانون یازدهم _ آنچه که در دنیا با اون روبرو میشیم، نتیجه ی تغییرات درونی ماست. انسانی که زیبا فکر می کنه دنیایی از زیبایی به او داده میشه و انسانی که زشت فکر می کنه دنیایی از زشتی می سازه. نباید مدام از زشتکاریهای دیگران حرف بزنید چون عین اون در زندگی شما انجام می گیره و همه ی دنیا طوری می چرخه که شما هم وسوسه بشین همون کار زشت رو مرتکب بشین!

قانون دوازدهم _ کسی که به خدا توکل میکنه آروم بر جا می مونه. کسی که طرح الهیش رو می طلبه مضطرب این طرف و اون طرف نمی دوه و نمی خواد خودش همه چیز رو حل کنه! فراموش نکنید! جنگ از آن خداست نه از آن ما! پس آروم بگیرین. دو دستی به یه آرزو نچسبین و نگین اگه این شد که خوشبختم والا بدبختم! چون چسبیدن به چیزی باعث دفع اون میشه. قانون عدم مقاومت یادمون نره.

قانون سیزدهم _ فن شناوری در آب! یعنی در رودخانه ی زندگی فن شناگری در آب رو باید یاد بگیری تا غرق نشید و راحت به سر منزل مقصود برسید. این کار از طریق تطبیق دادن خودمون با محیط انجام میشه. مثلا" نگید من عادت دارم همیشه غذای خونگی بخورم و حالا که وسط جاده گیر کردم واویلاست چون نمی تونم غذای رستوران بخورم! خودتون رو عادت بدید که در شرایط خاص بتونید خودتون رو با محیط وفق بدید. این راز پیروزیه. همیشه قبل از هر " نه‌"ی قاطعانه فکر کنین واقعا" شاید بشه آره گفت!

یادمه استاد خوبی در زمان تدریس این درس از ما پرسید به نظر شما سوسک قویتربوده یا دایناسور؟ بیشتر ما گفتیم معلومه دایناسورها قوی تر بوده اند.اما اون گفت سوسکها قویتر بوده اند! چون دایناسورها زود نابود شدند اما سوسکها هنوز باقی هستند. می دونین چرا؟ چون اونها یه خصوصیت خاص دارند و اون هم توانایی تطبیق دادن خودشون با محیطه!من خودم در جایی دیدم که وقتی منطقه ای رو برای نابودی سوسکها با سم خیلی قوی ای سمپاشی کردند بعد از مدتی چند سوسک پیدا شدند که بدنهاشون کاملا" سفید و براق بود! و متخصصی گفت این چند تا دونه موفق شدند .بدنشون رو حتی با اون سوسک کش قوی تطبیق بدن و زنده بمونن و اگه ولشون کنیم حالا واسه خودشون دوباره خانواده درست می کنن!

هر چقدر ما در تطبیق دادن خودمون با محیط ( و صبر و حفظ آرامش در مشکلات) قویتر باشیم یعنی بیشتر فن شناوری در آب رو به کار بسته ایم.زندگی مثل یک رودخونه است و ما باید این مسیر رو طی کنیم. اونهم با شنا. این مائیم که تصمیم می گیریم در جهت جریان آب شنا کنیم یا خلاف اون. و این مسیر رو با عشق بریم یا با نفرت.

شنا کردن همراه جریان آب ( نه خلاف جهت اون) چند مزیت داره :

1 _ باعث میشه بتونیم از مناظر اطراف لذت ببریم.

2 _ چون به در و دیوار برخورد نمی کنیم پس پرت انرژی هم نخواهیم داشت.

3 _ چون در مسیر هستیم به دلیل نداشتن پرت انرژی سبک شنا می کنیم.

نکته ی مهم _ اگر ما در طی شنا کردن تو رودخونه ی زندگی مدام نگران رسیدن به هدفمون که اونطرف رودخونه است باشیم و هی ذهنا" با خودمون بجنگیم که " آخه بالاخره من می تونم به هدفم برسم یا نه؟ نکنه من بهش نرسم؟ اگه به هدف و آرزوم نرسم چی کار کنم؟ " چیزی از شنا کردنمون در رودخونه نمی فهمیم و نمی تونیم از مسیر و خود شنا کردن لذت ببریم. پس معلومه قاعده ی شناکردن همراه جریان آب رو رعایت نکردیم!

نکته ی مهم _ تا باد مخالف وزید که ما نباید به سروکله مون بکوبیم که همه چی از دست رفت! چون با این کارها ما شروع به مبارزه های عجولانه می کنیم ، درگیر میشیم، و درگیر که می شیم از نظر روحی خسته میشیم یعنی دچار پرت انرژی میشیم! پس در این صورت هم فن شناوری در آب رو رعایت نکردیم.

نکته ی مهم _ فراموش نکنید اگه چیزی حق الهی شماست برای به دست آوردن اون ، نیاز به تلاش دارین اما نیاز به جنگ ندارین! معمولا" ما مرز بین تلاش کردن رو با جنگیدن نمی دونیم.دوستان زیادی از من می پرسن که چرا دارن تلاش می کنن اما به هدفشون نمی رسن و هر کاری می کنن انگار از اون دورتر میشن.هر تلاشی که با نگرانی و اضطراب و ترس از اینکه اگه نشه چی میشه همراه بشه دیگه تلاش نیست بلکه جنگیدنه و محکوم به شکسته چون طبق آیه ای در انجیل " جنگ از آن خداست نه انسان! " این جا من به اونها می گم از قانون رها کردن و عدم مقاومت استفاده کن.

نکته ی مهم _ قانون رها کردن به معنی تلاش نکردن نیست بلکه به معنی رها کردن "اضطرابها و ترس از نشدنه" و آروم گرفتن. اسکاول شین در کتاب چهار اثرش مثال قشنگی می زنه . اون می گه بچه ها شب عید کریسمس چون باور دارند بابا نوئل توی جورابشون کادو می گذاره تخت می گیرن می خوابن ! هیچ وقت تا صبح حرص نمی خورن که نکنه بابانوئل نیاد! اون می گه برای به دست آوردن هر آرزو باید مثل این بچه ها بود.
یعنی تلاشت رو بکن و بعد بسپار به خدا و به رضای اون که صلاح تو رو بهتر از تو می دونه راضی باش! به طرح الهیت خشنود باش! این یعنی قانون عدم مقاومت.
قانون راز میگه تلاش کن و در مسیر هدفت گام بردار اما نمی گه بجنگ تا اون رو به دست بیاری. خودت رو به آب و آتیش بزن و مدام نگران باش که اگه نشه چی میشه!

نکته ی مهم _ قانون عدم مقاومت میگه اگه برای به دست آوردن چیزی شروع به جنگیدن کنی اون از تو دور میشه و از تو فرار میکنه!

نکته ی مهم _ باید از شناوری در آب لذت ببری. یعنی اگه می خوای بهترینها رو دریافت کنی باید براش گودال بکنی. بزرگترین گودال اینه که شاد باشی و لذت ببری و در هر کاری که انجام می دی از اون انرژی بگیری حتی اگه کاری باشه که دوستش نداری.برای این منظور باید تمرین کنی که بتونی در لحظه ی ابدی اکنون زندگی کنی. چون هر چیزی که ازش لذت ببری ازش انرژی می گیری و از هر چیزی و کاری که با نفرت و آزردگی و بدون حضور در لحظه ی ابدی بخوای انجامش بدی از تو انرژی می گیره و دچار پرت انرژی میشی. پس اگه مثلا" مجبوری آشپزی کنی اما از این کار متنفری باید تمرین لحظه ی ابدی اکنون رو براش انجام بدی و اون رو مراقبه کنی تا ازش لذت ببری تا نتونه تو رو دچار پرت انرژی بکنه. لطفا" نگید نمی تونم هر کاری رو با عشق انجام بدم یادتون باشه اگه کاری رو با عشق انجام ندید پس با نفرت انجام خواهید داد و این فقط به ضرر شماست.

امیدوارم در تک تک این آداب دقت کنید چون بزرگترین راههای کامیابی و شادمانی در این درس نهفته است. به جملات خوب فکر کنید و از استاد درونتون بخواهید که یاریتون بده که با همه ی وجود ، معانی درونی و عمیق این درس رو به شما نشون بده. مطمئنم با به کار بستن آداب زندگی معجزات بی نظیری در پیش رو خواهید داشت. در لحظات کامیابی برای دیگران ( و همین طور من ) هم دعا کنید تا خداوند چشم حقیقت بین ما رو به روی حقیقت راز زندگی باز کنه.

خدایا! چشم حقیقت بین ما را به روی حقیقت راز زندگی باز کن!    

تهیه وتنظیم از:تنها